گلیم نوعی فرشِ بدونِ پُرز است که تاروپود آن از پشم گوسفند، موی بز یا دیگر چهارپایان، نخ پنبه و گاهی ابریشم است. گلیم را با دست و روی دار میبافند. معمولاً گلیم بهعنوان زیرانداز و فرش بهکار میرفته است، اما بعضی از عشایر با آن وسایل دیگری هم تهیه میکنند، ازجمله نمکدان، جُل اسب، نوار چادر، رختخوابپیچ و خورجین. در گلیمبافی سنتی از رنگهای گیاهی برای رنگ کردن پشم و نخ استفاده میشد. گلیمها طرحها و نقشهای متنوع دارند، ازجمله طرحهای خطی، شاملو، شیرَکیپیچ، راه راه و خشتی.
گُلاب مایعی خوشبو و از عصارههای سنتی گیاهی ایران است. گلاب از جوشاندن و تقطیر گلبرگهای گل نسترن معطر یا گلسرخ بهدست میآید که گلمحمدی نیز نامیده میشود. در آشپزی از گلاب برای معطر کردن شیرینیها و خوراکیهایی مانند فرنی و حلوا و برخی غذاها استفاده میکنند. گلاب مصرف آرایشی و درمانی نیز دارد. در عملِ تقطیرِ گل برای تهیۀ گلاب و نیز تقطیر دوبارۀ گلاب مقدار کمی عطرمایه (اسانس) هم بهدست میآید که بسیار گرانبهاست و در صنعت تهیۀ عطر، تولید مواد آرایشی و شویندهها کاربرد دارد.
نگاه کنید به داروغه
گِره چینی هنر و صنعتی تزیینی است که در کاشیکاری، آجرچینی، آینهکاری، و در برخی از صنایعدستی مانند خاتمسازی، منبتکاری، تذهیب و صنایع چوب بهکار میرود. گرهچینی ایجاد و ترسیم طرحها و نقشهای هندسی متنوع و قرینه در چارچوبی مشخص و هماهنگ به شکلهای مربع، مستطیل، دایره، بیضی و یا چندضلعی است. طرحها و نقشهای مورد بحث را گرهچینی، و مرحلۀ عملی و اجرای کار را گرهسازی مینامند.
گَبِّه از اقسام فرشِ دستبافتِ تاروپود و گِرهای، با پُرزهای بلند و پودهایِ متعدد است. گبه، نوعِ هنریِ خاصی از دستبافتها است و رشتهای مستقل و تا حدی نامتعارف (بهسبب بدعت در طرح و نقش) در فرششناسی بهشمار میرود. در تعریفِ سالهایِ اخیر از گبه، اغلب از آن بهعنوان زیراندازی که عشایر برای مصرفِ روزمرۀ خود میبافند، یاد میشود.
کولی مردمی هستند که در ایران و سراسر سرزمینهای جهان بهویژه در شرق اروپا پراکندهاند. خاستگاه اصلی جغرافیایی کولیها را برخی سرزمین هند و برخی ایران دانستهاند. بیشتر کولیهای اروپا خود را رُم و زبان مادریشان را رُمنی مینامند که از خانوادۀ زبانهای هند و اروپایی است. زبان کولیها در هر سرزمین معمولاً با زبان یا لهجههای مردم آن سرزمین آمیخته شده است. کولیها گاهی در میان خود با زبانی رمزی و تصنعی سخن میگویند تا دیگران مقصود آنها را درنیابند. زبان کولیهای ایران نزدیک به زبان فارسی است و شمار واژگان فارسی در آن بسیار است.