قَشقایی نام ایلی مشهور مرکب از طایفههای متعدد است که در منطقهای وسیع از صفحات جنوب ایران، مخصوصاً فارس، زندگی میکنند. هستۀ اصلی این ایل را ترکها تشکیل میدادند و سپس بعضی طوایف لُر، کرد، فارس، عرب و نیز کولیها به آن پیوستند. بعضی از پژوهشگران، ترکهای قشقایی را از طایفههای ترکمان آققویونلو در غرب ایران؛ و بعضی دیگر از بازماندگان قبیلۀ ترک خَلَج در ایران مرکزی میدانند. نام ایل از واژۀ ترکی قشقا گرفته شده است که معنیهای مختلف برای آن شمردهاند و مشهورتر از همه بهمعنای خال سفید در پیشانی حیوانهایی مانند اسب، گاو و گوسفند است.
قَصابی امروزه مکانی است که در آنجا گوشت را پس از پاک و قطعهقطعه کردن برای فروش عرضه میکنند. به کسی که این کار را انجام میدهد، قَصّاب میگویند. تا چندی پیش، حیوان حلالگوشت را در قصابیها میکشتند و گوشت آن را عرضه میکردند. این شیوه هنوز در بعضی شهرها و روستاها رواج دارد. قصابی از شغلهای سنتی محسوب میشود. کلمۀ قصابی در فارسی بهصورت مصدر و بهمعنی کشتن و تکهتکه کردن هم بهکار میرود.
قربانی تقدیم هدایایی چون موجودات زنده، میوه و دانههایِ گیاهیِ خوراکی، روغنها و مواد عطرآگین به درگاه خدا یا خدایان است. قربانی را برای نزدیک شدن به خداوند و بهدست آوردن خشنودی او و بخشایش گناهان و ادای نذر انجام میدهند. معمولاً موجودات زنده را با کشتن، سوزاندن و یا دفن کردن قربانی میکنند. مراسم قربانی در دینها و اقوام مختلف، متفاوت است و گاه با جشن و سرور و آدابی خاص همراه است. قربانی را معمولاً در عیدهای مذهبی، برداشت محصول، تولد، بلوغ، ازدواج و مرگ تقدیم میکنند. محل قربانی معابد، زیارتگاهها و مکانهای عمومی است. قربانی به معنای خاص، کشتن حیوانِ حلالگوشت مانند شتر، گاو، گوسفند، بز و پرنده است.
کَرباس نوعی پارچۀ درشتبافت از الیاف پنبه است. کرباس بهدلیل نرمی، مقاومت و قیمت ارزان، بیشتر برای لباس زنان و مردان روستایی، چادرشب، لایۀ لباس، آستریِ کفش، قابدستمال و کَفَن استفاده میشود.
کاروان (قافله) گروهی مسافرند که با هم برای رسیدن به مقصدی معین سفر میکنند. در گذشته، مسافران برای عبور از سرزمینهای ناامن با شتر، اسب، خر و قاطر سفر میکردند. معمولاً این افراد به سفر زیارتی و تجارتی میرفتند. بهجز زائران و بازرگانان، پیشهورانی که در جستوجوی کار به سرزمینهای دیگر میرفتند و نیز سفرنامهنویسان و جغرافیدانها با کاروان سفر میکردند. دلیل سفر با کاروان امنیت بود، زیرا حکومت نمیتوانست در مقابل راهزنان از آنها محافظت کند و بازرگانان معمولاً جواهر، ادویه، عطریات، مواد رنگی، فلزات، چوبهای کمیاب، عاج، مواد روغنی و انواع پارچههای گرانبها همراه داشتند که باید محافظت میشد.
صنایعدستی ساختههای دست مردم هر منطقه است که با استفاده از ابزار ساده و مواد اولیۀ موجود در محل زندگی آنان تولید میشود. صنایعدستی از ذوق، اندیشه و احساس سازندۀ آن نشان دارد و نیز با فرهنگ و میراث قومی و ملی او آمیخته است. صنایعدستی با ساختههای ماشینی تفاوت دارد. ساختههای ماشینی معمولاً طرحی یکسان و یکشکل دارند و اثری هنری بهشمار نمیآیند، اما کارهای دستی بههم شبیه نیستند و بعضی از این کارها چنان ظریف و ماهرانه ساخته میشوند که اثر هنری بهشمار میآیند و به تولیدکنندگان آن هنرمند میگویند.