اُسطوره

اُسطوره افسانه‌ای است که اندیشه و اعتقاد مردم روزگاران باستان و قبیله‌های بَدوی کنونی را دربارۀ هستی، آفرینش جهان، پیدایش و نقش خدایان کُهَن، زندگی و مرگ و سرانجام جهانِ پس از مرگ بیان می‌کند. اَساطیر، یعنی اسطوره‌ها، شناخت ابتدایی مردم روزگاران کهن از انسان و جهان پیرامون انسانهاست. این افسانه‌ها می‌کوشند نشان دهند که جهان و زندگی کِی، چگونه، از چه و به‌دست چه کسی پدید آمده است، کی پایان می‌پذیرد و پس از مرگ بر سر مردگان چه خواهد آمد. برخی از این اسطوره‌ها یا افسانه‌ها نیز چگونگی پیدایش پدیده‌های طبیعی چون روز و شب، فصلها، رعد و برق، زمین‌لرزه، آتشفشان، باران و خشکسالی را نشان می‌دهند. بعضی نیز از چگونگی آشنایی انسان با کارهایی چون کشاورزی، شکار و ماهیگیری سخن می‌گویند. بعضی دیگر از این افسانه‌ها می‌کوشند چگونگی پدید آمدن احساسهایی چون عشق و دوستی و راههای رهایی انسان از درد، رنج و بیماری را نشان دهند.

اِسپَندارمَذ

اِسپَندارمَذ در دین زَردُشتی از اَمِشاسپَندان، یعنی فرشتگان اَهورَمَزدا، خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردشتیان، است.اِسپَندارمَذ، در زبان اَوِستایی، به‌معنی بردباری وفروتنی مقدس است. زردشتیان او را دختر اهورمزدا و فرشتۀ نگهبان زمین و در جهان معنوی، نمایندۀ مهر و بردباری و فروتنی اهورمزدا می‌دانند. آنها عقیده دارند که اسپندارمذ، مانند امشاسپندان دیگر، واسطۀ میان آفریدگار و آفریدگان است. فروتن است و مانند زمین بردبار. هر بدی که به او برسد، با شکیبایی و خُرسَندی می‌پذیرد. وظیفه دارد که همواره زمین را خرم،‌ آباد، پاک و بارور نگه دارد. هر کس که به کشت‌وکار بپردازد و زمینی را آباد کند اسپندارمذ را خشنود کرده است.

اَژدَها

اَژدَها جانوری افسانه‌ای است که نامش در اُسطوره‌ها و افسانه‌های بسیاری از کشورهای جهان آمده است. شکل این جانور در افسانه‌های کشورهای مختلف یکسان نیست. معمولاً به‌شکل مار، سوسمار یا نهنگی بزرگ مجسم می‌شود که بال عقاب، چنگال شیر و سر عقاب، شیر یا گاو دارد، بدنش از فَلس پوشیده شده است و از دهانش آتش بیرون می‌زند. در بعضی از افسانه‌ها، اژدها چندین سر و چشم دارد و بسیار نیرومند است. در فرهنگ عامه، گمان بر این است که اژدها در دریاچه‌ها، غارها یا در زیرِ زمین زندگی می‌کند و نگهبان گنجهاست.

اُردیبهشت

اَردیبِهشت ( اُردیبِهشت) در دین زردشتی از اَمِشاسپَندان، یعنی فرشتگان اَهورَمَزدا، خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردُشتیان، است. اَردیبِهشت در زبان اَوستایی، به‌معنی بهترین راستی است. زردشتیان او را فرشتۀ نگهبان آتش و در جهان معنوی، نمایندۀ پاکی و پرهیزگاری اهورمزدا می‌دانند. عقیده دارند که اردیبهشت را اهورمزدا از نیروی خِرَدِ خویش آفریده است و به‌یاری او گیاهان را می‌رویاند. آنچه اهورمزدا به‌وسیلۀ بَهمن آفریده است، به‌یاری اردیبهشت افزایش می‌دهد. اردیبهشت دشمن دیوِ خشم، از میان برندۀ بیماری، مرگ، جادو و حشره‌های زیان‌آور است. هر کس به‌یاری او برخیزد پاداش نیکو خواهد یافت.

آذر

آذَر در دین زَردُشتی یکی از ایزدان، یعنی فرشتگان اَهورَمَزدا، خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردشتیان است. زردشتیان او را پسر اهورمزدا و ایزدِ نگهبانِ آتش می‌دانند. عقیده دارند که آذر (آتش) در حرارت بدن، رُستنیها و چو‌بها و برقی که از ابرها می‌جَهَد و برای کشتن دیوِ خُشکی زبانه می‌کشد نیز وجود دارد. اعتقاد دارند که ایزد آتش، به‌یاری فرشتۀ اردیبهشت، دیوهایی را که فرو باریدن باران را به تأخیر می‌اندازند از میان می‌بَرَد.