اِستِعاره

اِستِعاره در ادبیات به کاربردن واژه‌ای است در معنایی به‌جز معنی حقیقی آن. شاعر یا نویسنده می‌کوشد به‌یاری استعاره توجه خواننده یا شنونده را به ویژگی مورد نظر خود در چیزی، کسی یا حالتی جلب کند.

اَرنَواز

اَرنَواز از چهره‌های داستانهای باستانی ایران و شاهنامۀ فردوسی است. دختر جَمشید، پادشاه پیشدادی ایران، بود. چون جمشید گرفتار غرور شد و خود را خدا خواند، بزرگان ایران از او روی گرداندند و به ضَحّاک، فرمانروای تازیان، روی آوردند. ضحّاک به ایران تاخت و پس از کشتن جمشید و دست یافتن بر فرمانروایی ایران، ارنواز و خواهرش شَهرناز، را به زنی گرفت. فِریدون، دیگر پادشاه پیشدادی ایران، پس از پیروزی بر ضحّاک، ارنواز و شهرناز را از بند او آزاد کرد و به همسری برگزید. در بعضی از نُسخه‌های شاهنامۀ فردوسی ارنواز و شهرناز را خواهران جمشید نوشته‌اند.

اَرژنگ

اَرژنگ از چهره‌های شاهنامۀ فردوسی است. فرزند زِرِه، از خویشان اَفراسیاب، پادشاه توران، و از پهلوانان آن سرزمین بود که در جنگهای ایران و توران در نبرد با توس، سپهسالار ایران، کشته شد.

اَرجاسب

اَرجاسب (اَرجاسپ) از چهره‌های شاهنامۀ فردوسی است. از نوادگان اَفراسیاب، پادشاه توران، بود. از زمانی که تور، فرمانروای سرزمین توران و چین، به‌دست منوچهر، از پادشاهان پیشدادی ایران، کشته شد، تورانیان و ایرانیان باهم در جنگ بودند. هنگامی‌که پادشاهی توران زمین به ارجاسب رسید، این پادشاه به بهانۀ اینکه گُشتاسب، پادشاه ایران، دین زَردُشت را پذیرفته بود، به جنگ با او برخاست.