عَسجُدی، اَبونَظَر عَبدُالعَزیز از شاعران همدورۀ فردوسی، فرخی و عنصری است. آگاهی چندانی از او در دست نیست. اما به نظر برخی پژوهشگران ادبیات، او در شعرش برخی ترکیبها و آرایهها را برای نخستینبار بهکار برده است. مثلاً در یک قصیده که برخی بیتهای آن بهجامانده هر واژهای را دوبار تکرار کرده و بهاینترتیب توانسته تأثیر آن را قویتر کند.
عَروض نام مجموعۀ قانونها و قاعدههایی است که برای سنجش و تعیین وزن شعر فارسی و عربی بهکار میرود.
عَراقی، فَخرالدین شاعر و عارف ایرانی سدۀ هفتم هجری است. نامش ابراهیم پسر بزرگمهر است اما با نام شاعری (تَخَلُّص)خود عراقی شناخته میشود.
عَنقا پرندهای است افسانهای در ادبیات و افسانههای عربی اما در ادبیات فارسی نیز بهکار رفته است زیرا پس از ورود اسلام به ایران برخی مترجمان ایرانی سیمرغ را عنقا ترجمه کردند. عنقا واژهای عربی، از ریشۀ عُنُق، بهمعنای گردن است.
عَلاءالدولۀ سمنانی (736- 659 ﻫ ق) عارف، نویسنده و شاعر ایرانی است. نامش احمدبن محمد بیابانکی است. مدتی در دستگاه ارغون خان، ایلخان مغول، مشغول به کار بود و علاءالدوله لقب دیوانی اوست.
صادقی، بهرام (1363- 1315 ﻫ ش) نویسندۀ نوآور ایرانی است. مجموعۀ داستان سنگر و قمقمههای خالی و داستان بلند ملکوت از آثار معروف اوست.