قیاس یکی از روشهای استدلال منطقی است که با آن از آگاهیهای کلی میتوان به نتایج جزئی رسید. از این روش در منطق برای کشف مجهول از معلومات استفاده میشود و به آن استدلال قیاسی میگویند. گاهی از اطلاعات جزئی که از مطالعۀ اشیا و پدیدهها بهدست آوردهایم به نتیجهای کلی میرسیم؛ مثلاً با مطالعۀ بعضی از مدارهای سیارههای منظومۀ شمسی به این نتیجۀ کلی میرسیم که تمام سیارههای منظومۀ شمسی مدار بیضیشکل دارند. این نوع از استدلال، استدلال استقرایی نامیده میشود. گاهی نیز از اطلاعات کلی که بهشکل قانون درآمدهاند استفاده میکنیم و به نتیجهای جزئی میرسیم. مثلاً اگر دانشمندان از راه مطالعه و مشاهده و آزمایش به این نتیجۀ کلی رسیده باشند که «همۀ مواد دارای وزن هستند»، اگر مادهای جدید بهدست آید، بدون آزمایش میتوان حکم کرد که آن ماده هم وزن دارد. بااینحال نتیجۀ هر قیاسی همیشه درست نیست و قوانینی برای این نوع استدلال وجود دارد که در فن منطق بهطور دقیق بیان شده است.
کانت، ایمانوئل (Immanuel Kant، 1804-1724 م) فیلسوف آلمانی و از مهمترین چهرههای تاریخ فلسفه که در دگرگونی اندیشۀ اجتماعی و سیاسی دوران جدید (عصر روشناندیشی/روشنگری) تأثیر ژرف داشته است. فلسفۀ کانت، با توجه به تکیهاش بر نقد، تأثیر بسیاری در شیوۀ اندیشۀ فلسفی داشته است. ویژگی مهم فلسفۀ کانت بحث دربارۀ چگونگی اخلاق و اختیار انسان است که مورد توجه جامعههای رو به پیشرفت علمی در قرن بیستم میلادی بوده است.
فلسفه شکل عربی واژۀ یونانی فیلوسوفیا بهمعنای دوستداری دانایی است و فیلسوف کسی است که دوستدار دانایی باشد. تعریف فلسفه از نظر فیلسوفان گوناگون است و بسیاری از آنها آن را تعریفناشدنی یا بسیار دشوار میدانند. بااینحال همۀ آنها فلسفه را اندیشیدن برای جستجوی حقیقتِ هستی، کوشش برای اطلاع از عناصر و خصائص جهان و موجودات آن و یافتن پاسخ برای پرسشهای بنیادی میدانند. آیا جهان آفرینندهای دارد؟ آیا پس از مرگ حیاتی وجود دارد؟ حقیقت جهان چیست؟ آیا جهان آغاز و پایانی دارد؟ آیا جهان همیشه وجود داشته است؟ انسان به کجا میرود؟ آیا سرنوشت انسان از قبل تعیین شده است یا انسان در اعمال خود آزاد است؟ حقیقت خوبی، زیبایی و مانند آن چیست؟ کار فلسفه طرح این گونه پرسشها و جستجوی منظم و روشمند برای یافتن پاسخ به آنها و گرد آوردن آن پاسخها در یک نظام فکری منسجم است.
فارابی، ابونصر محمد (259-339 ﻫ ق) فیلسوف ایرانی، مؤسس فلسفه در قلمرو اسلامی و مفسر فلسفۀ یونانی بهخصوص فلسفۀ ارسطو است که بههمینسبب به معلم ثانی مشهور شده است (ارسطو را معلم اول میخواندند). فارابی را در متون لاتین قرون وسطیٰ بهصورتهای اونّصَر و الفارابیوس میخواندند و میشناختند. بعضی از کهنترین منابع نام کاملتر او را ابونصر محمد بن محمد بن محمد بن طرخان یا ابونصر محمد بن نصر الفارابی آوردهاند. فاراب از نواحی اطراف رود سیردریا (سیحون) است که از قدیمترین ایام از سرزمینهای ایرانی بهشمار میرفته است. ورود ترکان به این نواحی مربوط به قرنهای چهارم و پنجم هجری قمری است و از اواسط قرن ششم هجری به بعد آنجا را ترکستان خواندهاند. مهمترین شرححالنویسان فارابی، چون شهرزوری و ابن ابی اُصیبِعَه، خاندان فارابی را ایرانی دانستهاند.
غَزّالی، ابوحامد محمد (505-450 ﻫ ق) اندیشمند ایرانی است که در فقه، علمِ کلام، تصوف و در مخالفت با فلسفه آثار مهم و تأثیرگذار دارد.