اِستراتِژی (راهبرد) دانش و فَنِّ برنامهریزی و بهکاربردن تواناییهای سیاسی، اقتصادی، روانی و نظامی یک ملت است در دورۀ صلح یا جنگ، تا بهترین شرایط برای رسیدن به هدفهای کلی و بلندمدت فراهم شود. این اصطلاح را در گذشته بیشتر در عملیات نظامی بهکار میبردند و گفته میشد که استراتژی، دانش و فنِّ بهکار بردن نیروهای نظامی برای رسیدن به هدفهای کلی جنگ است.
اِستِبداد خودسری و خودکامگی در مدیریت است. این شیوۀ مدیریت ممکن است هم در یک خانواده، که کوچکترین واحد اجتماعی است، بهکار برده شود و هم در سازمانهای اجتماعی، مانند کلاس و مدرسه، کارخانه، اداره و حزب، و هم در نظام حکومتی یک کشور. فرد یا حکومتی که این شیوۀ مدیریت را بهکار میبرد مُستَبِد نامیده میشود.
اِخوان المُسلمِین جمعیتی است دینی و سیاسی که در سال 1928م (1307 ھ ش) در اسماعیلیه، از شهرهای مصر، بهوسیلۀ گروهی از مسلمانان بهرهبری شیخ حَسَنُ البَنّا تشکیل شد. هدف این جمعیت بازگشت به اصول اسلامی و اجرای احکام الاهی و دستورهای قرآن بهجای قانونهای غربی و غیراسلامی و متحد کردن کشورهای اسلامی است.
اُتوکراسی نوعی از حکومت اِستِبدادی است. در این نوع حکومت یک نفر بهتنهایی بر کشور فرمانروایی میکند و اراده و خواست او قانون بهشمار میآید.
آنارشیسم نظریهای است فلسفی و سیاسی دربارۀ سازمان اجتماعی یک جامعه که با دولت، قانون و هر گونه قدرت سازمانیافتۀ اجتماعی و دینی مخالف است. این نظریه قوانین دولت را سرچشمۀ فساد جامعه میداند و معتقد است که افراد باید آزادانه و داوطلبانه گروههای همیاری و همکاری تشکیل دهند تا امور تولید و مصرف جامعۀ خود را اداره کنند. پیروان این نظریه خواهان جامعهای بدون نیروهای مسلح، دادگاه، زندان و قانون هستند.
آزادی امکان عملی کردن تصمیمهایی است که فرد یا جامعه به میل و ارادۀ خود میگیرد. اگر انسان بتواند همۀ تصمیمهایی را که میگیرد عملی کند و کسی یا سازمانی اندیشه، گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند در نیاورد، دارای آزادی مُطلق، یعنی آزادی بیحد و مرز است. اما چون انسانها بهطور اجتماعی زندگی میکنند، نمیتوانند آزادی مطلق داشته باشند. زیرا آزادی بیحد و مرز یک فرد به پایمال شدن آزادی افراد دیگر اجتماع میانجامد. به همین سبب است که هر جامعهای با قانونها و مقررات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاصی هم حافظ آزادیهای افراد آن جامعه میشود و هم حد و مرزهایی برای اینگونه آزادیها به وجود میآورد. قانونها و مقررات جهانی نیز آزادیهای مردم سراسر جهان و حد و مرزهای آنها را در جامعۀ جهانی معین و مشخص میکنند. تلاشها و مبارزههای انسان در طول تاریخ زندگیِ اجتماعی او همواره برای به دست آوردن آزادیهای مَشروع و قید و بند زدن به آزادی مطلقِ فرمانروایان ستمگر و زورمندان بوده است.