آزادی

آزادی امکان عملی کردن تصمیمهایی است که فرد یا جامعه به میل و ارادۀ خود می‌گیرد. اگر انسان بتواند همۀ تصمیمهایی را که می‌گیرد عملی کند و کسی یا سازمانی اندیشه، گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند در نیاورد، دارای آزادی مُطلق، یعنی آزادی بی‌حد و مرز است. اما چون انسانها به‌طور اجتماعی زندگی می‌کنند، نمی‌توانند آزادی مطلق داشته باشند. زیرا آزادی بی‌حد و مرز یک فرد به پایمال شدن آزادی افراد دیگر اجتماع می‌انجامد. به همین سبب است که هر جامعه‌ای با قانونها و مقررات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاصی هم حافظ آزادیهای افراد آن جامعه می‌شود و هم حد و مرزهایی برای این‌گونه آزادیها به وجود می‌آورد. قانونها و مقررات جهانی نیز آزادیهای مردم سراسر جهان و حد و مرزهای آنها را در جامعۀ جهانی معین و مشخص می‌کنند. تلاشها و مبارزه‌های انسان در طول تاریخ زندگیِ اجتماعی او همواره برای به دست آوردن آزادیهای مَشروع و قید و بند زدن به آزادی مطلقِ فرمانروایان ستمگر و زورمندان بوده است.

آریستوکراسی

آریستو‌کراسی نوعی حکومت است که در آن کارهای جامعه در دست اَشراف، یعنی کسانی است که از برترین امتیازهای اجتماعی به‌صورت موروثی برخوردارند. در بعضی از کتابهای فارسی این نوع حکومت را حکومت اشرافی نامیده‌اند.

آبهای ساحلی

آبهای ساحلی بخشی است از دریا یا اقیانوس که به ساحل یک کشور پیوسته است و آن کشور بر آن حق حاکمیت دارد. این حق حاکمیت هم آبهای ساحلی و هم بستر آن و هم فضای بالای این بخش از دریا یا اقیانوس را دربرمی‌گیرد.

فدراسیون

فِدِراسیون اتحاد چند ایالت یا کشور است که در آن بنابر قانون ‌اساسی، حکومتی مرکزی به‌وجود می‌آید و ایالتها و کشورها خود را تابع آن حکومت قرار می‌دهند و یک دولت به‌نام دولت فدرال تشکیل می‌شود. قانون ‌اساسی دولت فدرال، حدود اختیارات حکومت مرکزی و واحدهای تشکیل‌دهندۀ فدراسیون (ایالتها و یا کشورها) را تعیین می‌کند. استقلال خارجی کشوری که وارد اتحاد فدرال می‌شود، از میان می‌رود.

فاشیسم

فاشیسم نظریۀ سیاسی و نظام حکومتی است که از دهۀ دوم قرن بیستم میلادی شکل گرفت. در این نظام، زمامداران خودکامه با تفکر ملی‌گرایی افراطی کشور را اداره می‌کنند. آنها بر همۀ جنبه‌های زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور تسلط و نظارت دارند و هرگونه مخالفتی را سرکوب می‌کنند. در حکومت فاشیستی بیشتر، نظامیان قدرت را در دست دارند.