کِفالت

کِفالت در اصطلاح حقوقی عقد یا قراردادی است دوطرفه که در آن شخصی تعهد می‌کند شخصی دیگر را در زمان و مکان معین در برابر کسی که به او تعهد داده است، حاضر کند. اگر تعهد انجام نشود، کفیل (کسی که کفالت را به عهده می‌گیرد) باید جریمه‌ای معین بپردازد.

ازدواج

ازدواج قراردادی است اجتماعی که در هر جامعه براساس قانونهای شرعی، عرفی و مدنی آن جامعه میان زن و مرد بسته می‌شود تا زندگی مشترک خود را به‌عنوان زن و شوهر آغاز کنند. در بیشتر قانونها به زن و مرد توصیه می‌شود که پس از آمادگی تن و روان، یعنی رسیدن به بلوغ جسمی و بلوغ روانی، شناختن کامل کسی که به همسری برگزیده می‌شود، علاقه‌مندی به همسرگزینی و آمادگی مالی برای تشکیل خانواده به بستن قرارداد زناشویی بپردازند. نداشتن این‌گونه آمادگیها و تن دادن به ازدواجهای تحمیلی از دوام زندگی زناشویی می‌کاهد.

اِرث

اِرث در اصطلاح حقوقی انتقال دارایی شخص مرده به بازماندگان اوست. کسی را که ارث از او منتقل می‌شود مُوَرِث، کسی را که ارث می‌برد وارِث و دارایی شخص مرده را تَرَکه (ماتَرَک) می‌نامند.

اِجاره

اِجاره در اصطلاح حقوقی، نوعی عقد است که طبق آن شخصی در برابر پرداخت مالی معین در زمان معین از منافع چیزی که متعلق به دیگری است استفاده می‌کند. مالک آن چیز را موجِر، استفاده‌کننده از منافع آن را مُستَأجِر،خود آن چیز را موضوع اجاره و مالی را که مستأجر به موجر می‌پردازد مالُ‌‌الاِجاره (اجاره بها) می‌نامند. موضوع اجاره ممکن است خانه، دکان، زمین، حیوان، اتومبیل، لباس یا چیزهایی مانند آنها باشد.

قوۀ قضاییه

قوۀ قضاییه (دستگاه قضایی) در کشورهایی که حکومت آنها بر تفکیک قوا استوار است، یکی از سه قوای حکومت است و از قاضیها و حقوق‌دانها تشکیل می‌شود. قوۀ قضاییه وظیفه دارد بر اجرای قانونهای جاری حقوقی و قانونهای تصویب‌شدۀ قوۀ مقننه نظارت کند. همچنین بر پیروی مردم از قانونها هم نظارت دارد، زیرا افراد جامعه موظف‌اند به قانونهای کشور عمل کنند. در صورت نادیده‌ گرفتن قوانین یا انجام کاری خلاف قانون، دولت و نهادهای حکومت و یا افرادی که حقشان نادیده گرفته شده است، می‌توانند به دادگاههای قوۀ قضاییه مراجعه و شکایت ‌کنند. قاضیهای دادگاهها کسانی را که قانون را نادیده گرفته یا خلاف آن عمل کرده‌اند، محکوم و مجازات می‌کنند.

قسم

قَسَم (سوگند) در حقوق ایران که از فقه ‌اسلامی گرفته شده است، عبارت از گواه قرار دادن خداوند بر درستی گفتار مدعی یا منکر حقی است. قسم از دلایل اثبات دَعوی بین دو طرف است که یک طرف ادعای حقی دارد و طرف مقابل آن را انکار می‌کند. قسم باید با لفظ وَالّله، بِالّله، تَالّله یا به‌نام خداوند متعال همراه باشد. غیر مسلمانان معتقد به خدا هم به زبان خود به خداوند قسم می‌خورند.