کیهان‌شناسی

کیهان شناسی در فیزیک و اخترشناسی، علم مطالعهٔ منشأ عالَم و تحول و ساختار آن است. کیهان‌شناسان براساس اطلاعات به‌دست آمده از رصد اجزای گوناگون عالم، نظریه‌هایی ساخته‌اند و بر مبنای آن گذشته، حال و آیندهٔ عالم و آنچه را در‌ آن وجود دارد، توصیف می‌کنند. انسان از هزاران سال پیش به شناخت عالم علاقه‌مند بوده است. اخترشناسان از دو هزار سال پیش نظریه‌ها و مدلهای گوناگون برای شناخت عالم ساخته‌اند. در میان نظریه‌های موجود برای شناخت عالم، امروزه نظریهٔ مِهبانگ بیشترین تطابق را با اطلاعات به‌دست آمده از رصدهای عالم دارد.

کهکشان

کَهکِشان مجموعه‌ای از میلیونها یا میلیاردها ستاره همراه با گاز و غبار است که نیروی جاذبه یا گرانش آنها را در کنار هم نگه‌ داشته است. کهکشانها از نظر شکل، اندازه، تعداد ستاره‌ها، و داشتن مادۀ میان‌ستاره‌ای با هم تفاوت دارند و میزان عملکرد آنها گوناگون است. قطر کوچک‌ترین کهکشانها حدود ده هزار سال نوری و بزرگ‌ترین کهکشانها چند صد هزار سال نوری است. تعداد ستاره‌ها در کهکشانهای کوچک به حدود صد میلیون و در کهکشانهای بسیار بزرگ به هزاران میلیارد می‌رسد. خورشید و منظومۀ شمسی جزئی از کهکشانی است که راه شیری یا راه کاهکشان نامیده می‌شود. کهکشانها عناصر تشکیل‌دهندۀ عالم‌اند.

کُسوف

کُسوف (خورشیدگرفتگی) قرار گرفتن ماه میان زمین و خورشید است که سبب می‌شود سایۀ ماه بر زمین بیفتد و نور خورشید به ناحیه‌ای از زمین نرسد. کسوف شرایطی مناسب برای مطالعۀ بخشهایی از خورشید مانند تاج آن فراهم می‌کند که مطالعۀ این بخش در شرایط عادی امکان‌پذیر نیست. از دوران باستان تاریک شدن و خورشیدگرفتگی مورد توجه مردم بوده است و اخترشناسان این پدیده را ثبت و پیش‌بینی می‌کرده‌اند.

کُرۀ آسمان

کُرۀ آسمان کره‌ای فرضی است که مرکزش مرکز زمین و شعاعش بی‌نهایت است و چنین به نظر می‌رسد که ستاره‌ها، سیاره‌ها و جرمهای آسمانی دیگر بر سطح آن قرار دارند. از کرۀ آسمان برای تعیین موقعیت جرمهای آسمانی استفاده می‌شود. در دوران باستان از مکان جرمهای آسمانی بر کرۀ آسمان برای برخی محاسبه‌های اخترشناسی، تعیین وقت در شب، مشخص کردن آغاز فصلهای گرم و سرد، بارندگی و نیز جهت‌یابی استفاده می‌شد.

اُسطُرلاب

اُسطُرلاب ابزاری است که مُنَجِّمان قدیم برای اندازه‌گیریهای نجومی، مانند ارتفاع خورشید یا ستاره‌ها از سطح اُفُق، تعیین ساعت طلوع و غروب خورشید، تعیین زمان کسوف و خسوف و همچنین در علم تَنجیم به کار می‌بردند. (تنجیم یا احکام نجوم پیشگویی رویدادهای زندگی افراد است براساس این باور که حرکت اجرام آسمانی بر زندگی آنها اثر دارد.) دریانوردان نیز برای جهت‌یابی و تعیین موقعیت خود در دریا از این ابزار استفاده می‌کردند. اسطرلاب برای اندازه‌گیریهای دیگر، مانند تعیین ارتفاع ساختمانها و مِناره‌ها و اندازه‌گیری عرض رودخانه‌ها نیز به‌کار می‌رفت. اُسطُرلاب مُسَطَّح رایج‌ترین نوع این ابزار نجومی بود. بعدها اسطرلابهایی از نوع دیگر مانند اسطرلاب خَطّی و اسطرلاب کُرَوی نیز ساخته شد.