اَقاقیا درخت یا درختچهای است گلدار، زینتی و بومی سرزمینهای امریکای شمالی که در بیشتر جاهای ایران نیز میروید. تاکنون در جهان حدود 20 گونه اقاقیا شناخته شده است که معروفترین آن اقاقیای معمولی است. گونۀ معروف دیگر آن اقاقیای سرخ است که اقاقیای گُل نیز نامیده میشود و گلهای سرخرنگ و درشت دارد. اقاقیای بنفش و اقاقیای چتری رقمهای دیگر اقاقیای معمولی هستند.
اَفلاطون (347-427 ق م) فیلسوف مشهور یونان باستان است. از بزرگزادگان آتن بود. ده سال از دورۀ جوانی خود را نزد سُقراط، فیلسوف یونانی، به تحصیل دانش گذراند و از اندیشههای او تأثیر بسیار پذیرفت. پس از مرگ استاد خود، آتن را ترک کرد و دوازده سال به سیر و سفر پرداخت. پس از بازگشت به زادگاه خود، در باغی مدرسهای بنیاد گذاشت و آن را آکادمی نامید. این مدرسه پس از افلاطون تا سال 529 م که یوستی نیانوس، امپراتور بیزانس (روم شرقی)، همۀ مدرسههای غیرمذهبی را تعطیل کرد، به کار خود ادامه داد. در این مدرسه، افلاطون و همکارانش به شاگردان خود علوم گوناگون، حقوق و فلسفه درس میدادند. افلاطون در ریاضیات نیز استاد بود و در انتخاب شاگردانش بسیار سختگیری میکرد. میگویند که بر سر دَر مدرسه نوشته بود: «هرکس هندسه نمیداند وارد نشود.» ارسطو، فیلسوف بزرگ یونانی، از شاگردان او بود.
اَفکار عمومی (عقیدۀ عمومی) باور و داوری بیشتر مردم یک جامعه دربارۀ یک پدیدۀ اجتماعی، سیاسی یا اخلاقی است. هنگامیکه واقعه یا پدیدهای در جامعهای روی میدهد یا مسئلهای در سراسر یک کشور یا جهان مطرح میشود، مردم دربارۀ آن میاندیشند و ابراز عقیده و داوری میکنند. چهبسا همه یا بیشتر آنان دربارۀ آن واقعه یا آن مسئله عقیدهای یکسان پیدا کنند. این عقیدۀ عمومی بار عاطفی و احساسی نیز دارد. مثلاً هنگامی که دشمن به کشوری حمله میکند، همۀ مردم آن کشور یکپارچه و هماهنگ خواهان بیرون راندن دشمن از خاک خود میشوند. اگر کسی بهسببی با عقیدۀ جمعی موافق نباشد یا به دلایلی بخواهد حملۀ دشمن را توجیه کند، افکار عمومی او را طَرد و محکوم میکند.
اُفُق خطی است منحنی و فرضی که به نظر میرسد زمین و آسمان در آنجا بههم میرسند. این خط فرضی را افق مرئی یا افق ظاهری نیز مینامند. افق را در شهرها و در روستاها بهسبب وجود ساختمانها، کوهها و تپهها نمیتوان دید. اما اگر بر ساحل دریا بایستیم، میتوانیم خط افق را در دوردست در جایی که دریا و آسمان در ظاهر بههم میپیوندند ببینیم. اگر با کشتی سفر کنیم، از عرشۀ کشتی و در روشنایی روز میتوانیم در طول سفر خود افق را مشاهده کنیم.
اَفغان نامی است که در منابع تاریخی قدیم و فرهنگ سیاسی امروز به دو معنا بهکار رفته است: نخست نام طوایف کهن ایرانی که در زبانهای باستانی ایران و هند به شکلهای مختلف (مثلاً اَوَگانه، اَوَغانه و اَوَغَنه) آمده است؛ دوم نامی است که بنابر قانون اساسی پیشین افغانستان (1343 ﻫ ش) بر مردم این کشور، از هر قوم و طایفهای اطلاق میشود.
افغانستان کشوری کوهستانی در جنوب آسیای مرکزی است. از شمال به تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، از شرق و جنوب به پاکستان و از غرب به ایران محدود است. در قسمت شمال شرقی، مرز باریکی از راه دالان کوهستانی وَخان با چین دارد. مساحت افغانستان 864 652 کیلومترمربع و پایتخت آن کابُل است.
