قشقایی

قَشقایی نام ایلی مشهور مرکب از طایفه‌های متعدد است که در منطقه‌ای وسیع از صفحات جنوب ایران، مخصوصاً فارس، زندگی می‌کنند. هستۀ اصلی این ایل را ترکها تشکیل می‌دادند و سپس بعضی طوایف لُر، کرد، فارس، عرب و نیز کولیها به آن پیوستند. بعضی از پژوهشگران، ترکهای قشقایی را از طایفه‌های ترکمان آق‌قویونلو در غرب ایران؛ و بعضی دیگر از بازماندگان قبیلۀ ترک خَلَج در ایران مرکزی می‌‌دانند. نام ایل از واژۀ ترکی قشقا گرفته شده است که معنیهای مختلف برای آن شمرده‌اند و مشهورتر از همه به‌معنای خال سفید در پیشانی حیوانهایی مانند اسب، گاو و گوسفند است.

قسم

قَسَم (سوگند) در حقوق ایران که از فقه ‌اسلامی گرفته شده است، عبارت از گواه قرار دادن خداوند بر درستی گفتار مدعی یا منکر حقی است. قسم از دلایل اثبات دَعوی بین دو طرف است که یک طرف ادعای حقی دارد و طرف مقابل آن را انکار می‌کند. قسم باید با لفظ وَالّله، بِالّله، تَالّله یا به‌نام خداوند متعال همراه باشد. غیر مسلمانان معتقد به خدا هم به زبان خود به خداوند قسم می‌خورند.

قصابی

قَصابی امروزه مکانی است که در آنجا گوشت را پس از پاک و قطعه‌قطعه کردن برای فروش عرضه می‌کنند. به کسی که این کار را انجام می‌دهد، قَصّاب می‌گویند. تا چندی پیش، حیوان حلال‌گوشت را در قصابیها می‌کشتند و گوشت آن را عرضه می‌کردند. این شیوه هنوز در بعضی شهرها و روستاها رواج دارد. قصابی از شغلهای سنتی محسوب می‌شود. کلمۀ قصابی در فارسی به‌صورت مصدر و به‌معنی کشتن و تکه‌تکه کردن هم به‌کار می‌رود.

قریب، بدرالزمان

قریب، بدرالزمان (1308-1399 ه‍ ‍‌ش) استاد دانشگاه، زبان‌شناس ایرانی و از اعضای پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود که پژوهشهای اولیۀ او دربارۀ زبان و خط سغدی، از زبانهای ایرانی میانۀ شرقی، شهرت جهانی دارد.