اَفکار عمومی (عقیدۀ عمومی) باور و داوری بیشتر مردم یک جامعه دربارۀ یک پدیدۀ اجتماعی، سیاسی یا اخلاقی است. هنگامیکه واقعه یا پدیدهای در جامعهای روی میدهد یا مسئلهای در سراسر یک کشور یا جهان مطرح میشود، مردم دربارۀ آن میاندیشند و ابراز عقیده و داوری میکنند. چهبسا همه یا بیشتر آنان دربارۀ آن واقعه یا آن مسئله عقیدهای یکسان پیدا کنند. این عقیدۀ عمومی بار عاطفی و احساسی نیز دارد. مثلاً هنگامی که دشمن به کشوری حمله میکند، همۀ مردم آن کشور یکپارچه و هماهنگ خواهان بیرون راندن دشمن از خاک خود میشوند. اگر کسی بهسببی با عقیدۀ جمعی موافق نباشد یا به دلایلی بخواهد حملۀ دشمن را توجیه کند، افکار عمومی او را طَرد و محکوم میکند.
اُفُق خطی است منحنی و فرضی که به نظر میرسد زمین و آسمان در آنجا بههم میرسند. این خط فرضی را افق مرئی یا افق ظاهری نیز مینامند. افق را در شهرها و در روستاها بهسبب وجود ساختمانها، کوهها و تپهها نمیتوان دید. اما اگر بر ساحل دریا بایستیم، میتوانیم خط افق را در دوردست در جایی که دریا و آسمان در ظاهر بههم میپیوندند ببینیم. اگر با کشتی سفر کنیم، از عرشۀ کشتی و در روشنایی روز میتوانیم در طول سفر خود افق را مشاهده کنیم.
اَفغان نامی است که در منابع تاریخی قدیم و فرهنگ سیاسی امروز به دو معنا بهکار رفته است: نخست نام طوایف کهن ایرانی که در زبانهای باستانی ایران و هند به شکلهای مختلف (مثلاً اَوَگانه، اَوَغانه و اَوَغَنه) آمده است؛ دوم نامی است که بنابر قانون اساسی پیشین افغانستان (1343 ﻫ ش) بر مردم این کشور، از هر قوم و طایفهای اطلاق میشود.
افغانستان کشوری کوهستانی در جنوب آسیای مرکزی است. از شمال به تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، از شرق و جنوب به پاکستان و از غرب به ایران محدود است. در قسمت شمال شرقی، مرز باریکی از راه دالان کوهستانی وَخان با چین دارد. مساحت افغانستان 864 652 کیلومترمربع و پایتخت آن کابُل است.
اَفعی ماری است سمی از خانوادۀ افعیها. حدود 200 گونه از این مار در افریقا و بخشهایی از آسیا، اروپا و امریکا یافت میشود. در دشتها، بیابانها، جنگلها و مناطق شنی یا صخرهای زندگی میکند.
اَفشین عنوان فرمانروایان محلی اُشروسَنَه تا نیمۀ اول قرن سوم هجری است و شهرت خِیذر (حیدر) بنِ کاووس، آخرین فرمانروای اشروسنه.