اَدَبِیات مجموعۀ آثار ادبی یک سرزمین، یک زبان یا یک دوره از تاریخ است که شاعران و نویسندگان یک قوم یا ملت پدید آوردهاند. اثرِ ادبی سخنی است که اندیشه، احساس و تجربۀ گوینده یا نویسنده را آمیخته با تخیل هنرمندانه بیان کند. وسیلۀ آفرینش اثر ادبی کلمهها و جملهها، یعنی زبان است. پدیدآورندۀ اثر ادبی شعر یا نوشتهاش را با خیال، عاطفه، اندیشه و تجربۀ خود میآمیزد تا آن را بهصورت اثری درآورد که دارای ارزش هنری باشد. چنین اثری عاطفه، تخیل و اندیشۀ شاعر یا نویسنده را به شنونده یا خواننده انتقال میدهد، احساسات و عواطف او را برمیانگیزد، او را شاد، اندوهگین یا شگفتزده میکند و تجربههایی را به او میآموزد. شاعر یا نویسنده هنگامی میتواند اثری ادبی بیافریند که خود شادیها، رنجها، آرزوها، ناکامیها و فراز و نشیبهای زندگی را آزموده باشد. بههمینسبب اثر ادبی در ظاهر بیانگر عاطفه، اندیشه و تجربۀ یک نویسنده یا شاعر است، اما از عاطفه، اندیشه و تجربۀ بسیاری از انسانها سخن میگوید که توانایی آفرینش و بیان آن را نداشتهاند.
اخوان ثالث، مهدی (1307- 1369 ھ ش) از شاعران نوپرداز معاصر ایرانی است که در سرودن شعر به شیوۀ کهن (سبک خراسانی) نیز استاد بود.
اِخوان المُسلمِین جمعیتی است دینی و سیاسی که در سال 1928م (1307 ھ ش) در اسماعیلیه، از شهرهای مصر، بهوسیلۀ گروهی از مسلمانان بهرهبری شیخ حَسَنُ البَنّا تشکیل شد. هدف این جمعیت بازگشت به اصول اسلامی و اجرای احکام الاهی و دستورهای قرآن بهجای قانونهای غربی و غیراسلامی و متحد کردن کشورهای اسلامی است.
اِخوانُ الصَّفا انجمنی پنهانی از مسلمانان بود که در قرن چهارم هجری قمری، نخست در شهرهای بصره و بغداد، در عِراق، پدید آمد و سپس در شهرهای دیگر نیز رواج یافت. هدف این انجمن گسترش برادری و نیکدلی در میان مردم و از میان بردن اختلاف فکری و دینی از راه دانش و فلسفه بود. بههمینسبب این انجمن را اخوان الصفا، یعنیبرادران پاکدل نامیدند. اعضای این انجمن را مردمی از همۀ گروهها و طبقههای اجتماعی، از جمله دانشمندان، عالمان دین، کشاورزان، پیشهوران، صنعتگران و حتی امیران و شاهزادگان تشکیل میدادند. این اعضا در جلسههایی که کاملاً پنهانی بود گرد میآمدند و به پژوهش و گفتگو دربارۀ موضوعهای گوناگون علمی،فلسفی،اجتماعی و دینی میپرداختند. اعضای انجمن اخوان الصفا، بسته به سن و دانش و برتری اندیشۀ خود در چهار گروه یا درجه قرار میگرفتند و در هر مرحله به عنوانی که ویژۀ آن مرحله بود خوانده میشدند. مثلاً اعضای پانزده تا سیساله اِخوانُالاَبرارِ و الرُّحَماء، یعنی برادران نیکدل و مهربان، و اعضای سی تا چهلساله اِخوانُ الاَخیارِ وَ الفُضَلاء، یعنی برادران برگُزیده ودانا، خوانده میشدند.
نگاه کنید به مصیرالدین طوسی
اخلاق (علم اخلاق) شاخهای است از فلسفه که موضوع بحث آن داوری دربارۀ کارها و رفتارهای خوب و بد، درست و نادرست، پسندیده و ناپسند و خردمندانه و نابخردانۀ انسانهاست. اخلاق میکوشد با این داوری ویژگیهای کارها و رفتارها را نشان دهد و به انسان بگوید که کارهای پسندیده و ناپسند کداماند و چه کارهایی را باید انجام بدهد و از چه کارهایی باید بپرهیزد. اخلاق میکوشد هدفهای شایسته و ناشایستۀ زندگی را مشخص کند و اصلها و قاعدههایی بیابد که همیشه معتبر باشند و انسان را بهسوی بهترین و درستترین شیوۀ زندگی هدایت کنند.
